در این فصل پایان سال و هرسال، بیخانمانها در تلاش ناگزیر خود برای زیستن در خیابانهای سرد خبرساز میشوند. خبرهای پایان سال، پیشتر، از مرگ آنها که کارتنخواب خوانده میشوند و یافتن جسد بیخانمانهایی که از شدت سرما در گوشه، کنار پایتخت جان باختهاند، حکایت داشتند.
همراه شدن با گشتهای جمعآوری متکدیان و ساماندهی افراد بیخانمان تصاویر دیگری از آنچه در گوشه و کنار این شهر جریان دارد، به دست میدهد. گشتهای ویژه در 3 شیفت فعالیت میکنند؛ صبح، ظهر و شب. مینیبوسهای سفیدرنگ کوچک به مناطق مختلف شهر و مراکز تجمع افراد بیخانمان و متکدیان که پیشتر یا از سوی شهروندان به سامانه ارتباطی137 شهرداری تهران اطلاع داده شده یا از سوی ماموران گشتهای شناسایی بهعنوان نقطه تمرکز این افراد شناخته شده است، اعزام میشوند تا وظیفه جمعآوری و ساماندهی را به انجام برسانند.
در یکی از همین گشتها به مناطق جنوب تهران که البته مصادف با طرح ضربتی جمعآوری و ساماندهی بود، مسئول اعزام گشتها در یکی از همین خودروهای جمعآوری به سؤالاتی در مورد نحوه شناساییها، جمعآوری و اعزام متکدیان و افراد بیخانمان به مراکز مخصوص مانند گرمخانهها یا مراکز اقامتی پاسخ گفت.
باقری میگوید: جدای از گشتهای عادی روزانه در شهر، 22واحد گشت بهصورت شبانهروزی تنها در طرح ضربتی جمعآوری متکدیان و ساماندهی افراد بیخانمان فعالیت میکنند. از این تعداد 17 گشت روزانه و 5 واحد گشت نیز فعالیت شبانه دارند.
به گفته باقری، طرح ضربتی از سوی واحد اجرائیات شهرداری تهران در حال انجام است و اطلاعات مربوط به مراکز تجمع افراد متکدی و بیخانمانها نیز از طریق سامانه ارتباطی137 شهرداری تهران و شناسایی ماموران حاضر در طرح به دست آمده است.
شناساییها که انجام شد، در مرحله بعد جمعآوری افراد بیخانمان و متکدیان شروع میشود. مددکاران واحد گشت ساماندهی افراد بیخانمان و جمعآوری متکدیان به نقاطی از شهر اعزام میشوند که میتوان آنها را نقاط کور شهر نامید. آنها به مذاکره با متکدیان و افراد بیخانمان مینشینند تا متکدیان زن و زنان بیخانمان را به حضور در مراکز اقامتی ویژه اینگونه زنان تشویق کنند و به مردان بیخانمان بگویند که بهتر است برای در امان ماندن از سرمای خیابان و مرگ بر اثر سرمازدگی، شبها را در گرمخانهها بگذرانند. بعد آنها را سوار مینیبوس مخصوص کنند و به مرکز غربال بفرستند و از آنجا به مراکز مخصوص اعزام شوند.
مسئول اعزام گشتهای ویژه جمعآوری و ساماندهی میگوید: پس از جمعآوری، مرحله غربالگری در مرکز اسلامشهر انجام میشود. گروهی که معتاد خیابانی هستند به کمپهای ترک اعتیاد شفق و اسلامشهر اعزام میشوند و بیخانمانها نیز به گرمخانهها میروند.
به گفته وی، زنان بیخانمان و همچنین زنانی که در طرح جمعآوری متکدیان جمعآوری میشوند، به مرکز نگهداری موقت زنان در مجتمع خاوران اعزام و کودکان متکدی تحویل مرکز یاسر بهزیستی میشوند. کودکان خردسالی نیز که به تکدی وادار شدهاند به مرکز نگهداری کودکان در میدان محلاتی بزرگراه نواب تحویل میشوند.
لشکر بیخانمانها
گرمخانه خاوران و گرمخانه بهمن 2 سرپناهی هستند که برای میزبانی از افراد بیخانمان دایر شدهاند. گرمخانه بهمن به افراد خودمعرف اختصاص دارد و گرمخانه خاوران نیز عمومی است. آنطور که افراد بیخانمان گفتند، گرمخانه بهمن از امکانات بهتری برخوردار است.
در مرحله جذب و شناسایی کودکان
زیر 18سال نیز که یا از خانه فرار کردهاند یا آنکه کسی را ندارند که از آنها سرپرستی کند، مرکز آسیبهای شهرداری تهران با 2 نماینده از سازمان بهزیستی و سازمان رفاه شهرداری که کارشان سرکشی به پایانهها و جمعآوری این افراد است همکاری میکند. مینیبوس گشت آرام آرام به خیابان اتابک در یکی از مناطق جنوبی شهر تهران نزدیک میشود. مددکار گشت که 2سال است به مددکاری در گشتهای جمعآوری متکدیان و ساماندهی افراد بیخانمان مشغول است، میگوید که پیش از ورود به این بخش 5سال مددکار یکی از کلانتریهای شهر بود. وی میگوید: آنچه در این گشتها تعجببرانگیز است، روبهرو شدن با افراد متکدی است. در همین خیابان پیروزی در تهران به یک متکدی خانم برخوردیم که چادر را روی سرش انداخته بود و توانستیم با هزار زحمت او را برای رفتن به مرکز اقامت راضی کنیم. حتی کلمهای با ما صحبت نکرد. احساس کردیم که قادر به حرفزدن نیست. داخل خودرو که نشست و احساس کرد موضوع جدی است چادر را از سرش برداشت و ما مشاهده کردیم که او یک مرد است. موارد خاص دیگری نیز وجود دارد. فردی را که تظاهر به نابینایی میکرد در تقاطع اشرفی اصفهانی متوقف کردیم و همین که پرسیدیم آنجا چه میکند؟ گفت هیچی و ناگهان فرار کرد.
دانستن این موضوع که هر یک از نقاط شهر تهران پاتوق کدام دسته از جامعه هدف طرح جمعآوری متکدیان و ساماندهی افراد بیخانمان است، میتواند ماکتی از برخی آسیبهای اجتماعی موجود در نقاط مختلف شهر در اختیار بگذارد.
به گفته مددکار این طرح بهرغم جمعآوری کودکان متکدی از سوی شهرداری و با همکاری بهزیستی، ساماندهی سازمان بهزیستی در این طرح بسیار ضعیف است و انتظار برخی مددکاران شهرداری از بهزیستی این است که وقتی آنها به کودکان کار برمیخورند، لااقل بهزیستی با خانواده کودک ارتباط برقرار کند و آنها را ملزم کند که کودک را برای بار دیگر به کارگیری نکنند؛ در حالیکه به گفته این مددکار موردی بوده است که گشتهای شهرداری یک کودک کار را برای 15 مرتبه جمعآوری کرده و به مرکز بهزیستی تحویل دادهاند.
گرمخانه؛ میرویم، نمیرویم
پارک مبعث در انتهای خیابان خاوران یکی از پاتوقهای بیخانمانهایی است که البته بسیاری از آنها به موادمخدر اعتیاد دارند. به همراه مددکار طرح به زمین چسبیده به نردههای بلند پارک وارد میشویم؛ جایی که دهها مصرفکننده موادمخدر کنار آتش نشستهاند و برخیهایشان از شدت سرما نایلونهای پلاستیکی را روی خود کشیدهاند و به خواب رفتهاند. حسن، مردی 50 ساله است که میگوید مدت 2 سال است که بهدلیل اعتیاد به موادمخدر بیخانمان شده و در خیابان زندگی میکند.
حسن که سرمای سال گذشته را به پیشنهاد دوستانش در گرمخانه خاوران گذراند، میگوید: «سال قبل برای سرشیفت گرمخونه شهرام بهرام نداشت، هر کی میرفت میتونست شب بخوابه اونجا. میگن امسال باید شناسنامه یا کارت ملی داشته باشیم تا شب بتونیم تو گرمخونه بمونیم. امسال هنوز نرفتم گرمخونه، یعنی امکانات نبود نتونستم برم. شبها، همین گوشه پارک اونور نردهها یه تیکه تخته تکیه میدم به دیوار میرم اونتو رومم با پارچهای چیزی میپوشونم. چند شب پیش خیلی سرد بود. گفتیم شاید چند تا از همین کارتنخوابها مرده باشند از سرما. خدارو شکر کسی نمرد اونشب. میگن گرمخونه هم کارت ملی میخواد. حتی نمیدونم کارت ملی چه رنگیه.» اینها را که میگوید، اشکهایش جاری میشود. او یکی از همان بیخانمانهایی است که در ردیف مصرفکنندگان موادمخدر است. میگوید: «امسال در این خرابه هستم. سال قبل که هوا سرد بود برای گرمخونه اقدام کردم. شبها آنجا غذا میدادند صبح هم نان و پنیر و چای.»
عباس در خرابه چسبیده به پارک زندگی میکند. 39سال دارد و البته میگوید «خراباتی گرمخانهام». به گفته وی، ابتکار ایجاد گرمخانه خوب است ولی ایراداتی هم دارد. ایراد او به ساعت ترک گرمخانه است. میگوید: «6 صبح باید بیدار شوی و گرمخانه را ترک کنی در حالیکه آن ساعت بیرون بسیار سرد است. او از مدیران گرمخانهها میخواهد که ساعت حضور افراد بیخانمان در گرمخانهها را یک یا 2 ساعت تمدید کنند. آنطور که این بیخانمان میگوید، سال گذشته در همان خرابه چند نفر از بیخانمانها از سرما جان خود را از دست دادند.ایراد دیگری که بیخانمانها به گرمخانهها دارند، وضعیت استحمام و نداشتن آب گرم است. به گفته آنها نبودن آب گرم در گرمخانهها و قادر نبودن افراد بیخانمان به استحمام منجر به آلودگی بیشتر میشود.
مرد جوانی که خود را مهران 40ساله معرفی میکند، میگوید که خیاط است و البته بیخانمان. او نیز به ساعت ترک گرمخانه ایراد میگیرد و میگوید: کار من 9صبح شروع میشود ولی باید 6 صبح از گرمخانه بیرون بیایم. از حمام نمیتوان استفاده کرد چون یا آب گرم نیست یا اگر هم هست آنقدر شلوغ است که نمیتوان حمام کرد. آنجا امکانات غذاخوری هم وجود ندارد. تنها برای خوابیدن است و البته مشکلاتی مثل بوی بد و شپش هم آدم را آزار میدهد.